کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
یک مزاحم تلفنی که به نظر می رسد یک افسر پلیس باشد، با رستورانی تماس می گیرد و به مدیر آن اطلاع می دهد که یکی از پرسنل اش، مقداری پول دزدیده است و حالا او باید برای پس گرفتن پول ها به او کمک کند اما ...
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
اصلاً توقع نداشتم فیلمی با این عنوان اینطور از آب در بیاید. به عبارت دیگر 21 Jump Street واقعاً فیلم خوبی ست. اینطور که معلوم است مجموعه ی تلویزیونی که با همین عنوان بین سالهای 1987 تا 1991 از شبکه ی فاکس پخش می شد – یکی از اولین نقش های اصلی که Johnny Depp بازی کرد در همین مجموعه بود - در حدی نبوده که تقاضای زیادی برای ساخت نسخه ی سینمایی از آن مطرح باشد. شاید سازندگان فیلم متوجه این نکته شده اند و به همین دلیل کوچکترین تلاشی نکرده اند تا نسبت به مجموعه وفادار بمانند و به ترکیبی از کمدی اسکروبال، اکشن، و آن فرمول همیشگی «زوج عجیب و غریب» روی آورده اند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
از عنوان چنین فیلمی بوی اکشن و حرکت به مشام می رسد. و مخصوصاً اگر بدانیم که دواین جانسون - معروف به راک - در این فیلم نقش کاراکتری به اسم «راننده» را بازی می کند پیش خودمان حدس می زنیم که این فیلم باید درباره ی مسابقات فرمول یک و مقولاتی از این دست باشد. گرچه فیلم تندتر با همین ذهنیت بازاریابی شده و پوستر اصلی فیلم هم داد می زند که تندتر باید یک کار اکشن جاده ای جانانه باشد، اما فیلم از جنس و لون دیگری است. تندتر یک تریلر انتقامی است که بیشتر علاقه مند به کنکاش در زوایای تاریک روح انسانی است تا تزریق دوزهای به قاعده ای از هورمون های آدرنالین و تستوسترون در رگ های مخاطبانش اش در یک نگاه دیگر - به قول راجر ایبرت - تندتر یک تریلر خالص پرخون ریزی بدون زرق و برق است که آدم های بسیاری در آن با شلیک گلوله در سر به قتل می رسند. اگر چرخش مختصری به طرح داستانی فیلم داده می شد، دوره ی زمانی قصه اش اندکی تغییر می یافت و دستی به سر و روی دیالوگ هایش کشیده میشد، آن وقت به یک فیلم نوآور دهه ی چهلی معرکه بدل می شد.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
سینمای امروز هالیوود کاری کرده که تماشاگران سرو صدای زیاد و حرکت های پر جوش و خروش روی پرده را معادل با «سرگرمی» تلقی کنند. البته هالیوود با چنان مهارتی این کار را انجام داده و می دهد که ما معمولاً چنین «سرگرم شدگی» نابه هنجاری را یک چیز طبیعی تلقی می کنیم.
مکانیک به نوعی بازسازی فیلمی است به همین نام که در سال 1972 با بازیگری چارلز برانسون در نقش اصلی و به کارگردانی مایکل وینر ساخته و عرضه شد؛ فیلمی که در زمان خودش نقدهای بسیار خوبی گرفت. بازسازی سایمون وست، بازسازی گل و گشادی از فیلم 39 سال پیش است. سازندگان فیلم برای به روز کردن داستان و نیز برای این که فیلم بیش از پیش تماشاگر پسند باشد عناصری را در آن تغییر داده اند. این تغییرات عمدتاً در پایان بندی فیلم قابل مشاهده است. در مجموع مکانیک 2011 از حیث ارایه ی صحنه های اکشن و سطح انرژی حرکتی اش از مکانیک 1972 سرتر است. اما آنچه فیلم مایکل وینر را در مقامی بالاتر از فیلم سایمون وست قرار می دهد، سطوح روانشناختی فیلم است. جدای از این، سکته های موجود در خط داستانی مکانیک 2011 ویژگی دیگری است که آن را پائین تر از برادر بزرگ اش قرار می دهد. مکانیک برای آنهایی که از تماشای تریلرهای هالیوودی لذت می برند، خوراک سبک مناسبی است، هر چند که پایان بندی ناموزون و توخالی اش مایه ی نومیدی کسانی می شود که از مفاهیم کنایی و تعریضی فیلم نخست لذت برده بودند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
سه روز بعدی با توجه به بازیگران و کارگردانِ صاحب نام و اسکاری اش توقعات و انتظارات فراوانی را باعث شده بود. اما حالا که فیلم به روی پرده آمده، می بینیم که عملاً توان پاسخگویی به این اتنظارات را ندارد. تماشاگر از فیلمی که پل هگیس - کارگردان فیلم های قدرتمندی همچون تصادف و در دره ی الا و نویسنده ی فیلم موفقی مثل عزیز میلیون دلاری نوشته و کارگردانی کرده - توقع بیشتری دارد؛ به ویژه آن که بازیگر کارکشته ای مثل راسل کرو نقش اصلی این فیلم را بازی می کند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
اره سه بعدی هفتمین فیلم از محجموعه فیلم هایی است که نمایش آنها از سال 2004 آغاز شد. طی این شش هفت سال گذشته، هرسال با فرارسیدن روز هالووین- روزی که ترساندن وترسیدن مستجب است!- یک فیلم اره به روی پرده ی سینماهای آمریکای شمالی آمده است.در واقع اره ها تبدیل شده اند به فیلم های مناسبتی، فیلم هایی که به صورت اتوماتیک برای عرضه در موعدی خاص ساخته و عرضه می شوند. هر فیلم اره با بودجه ای حول وحوش 10 تا15 میلیون دلار ساخته می شود و به فروش های بالای صد میلیون دلاری (فقط در اکران سینماها) دست می یابد. در واقع صنعت اره سازی درآمدها و سودهای هنگفت و قطعی برای سازندگان اش دارد و به همین دلیل است که طی هفت سال گذشته شاهد اکران هفت فیلم اره ای بوده ایم.
کارگردان:
بازیگران:Mark Wahlberg
خلاصه داستان:
کریس ( مارک والبرگ ) قاچاقچی کاربلدی است که تمام فعالین صنعت قاچاق علاقه مند هستند تا با او کار کنند. اما کریس علی رغم اینکه سابقه چندان خوشی در زندگی سالم نداشته، تصمیم می گیرد کار قاچاق را برای همیشه کنار بگذارد و در کنار همسر ( کیت بکینسل ) و دو فرزندش زندگی آرامی را ادامه دهد. اما درست زمانی که کریس به زندگی سالم اجتماعی خودش عادت کرده، برادر همسرش به نام اندی به دلیل یک اشتباه ناشیانه باعث می شود تا یک معامله بزرگ که یک قاچاقچی خطرناک به نام تیم ( جیوانی ریبسی ) پشت آن بوده، به هم بخورد و به این ترتیب جان اندی به دلیل این اشتباه در خطر بیفتد. در این وضعیت، کریس علی رغم تمام قول هایی که داده و سوگندهایی که خورده، تصمیم می گیرد دوباره به دنیای پر هیاهوی قاچاق بازگردد تا بتواند اندی را از چنگال تیم خارج کند و بدهی اش را صاف کند اما هرچه که به جلوتر می رود، کار برای او پیچیده تر می شود و...
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
کاتالیا هنگامی که سن کمی داشت پدر و مادرش در یک حمله ی خشونت بار به خانه اشان در کلمبیا کشته می شوند و او نزد عمویش بزرگ می شود. عموی کاتالیا به او یاد می دهد که چگونه یک آدمکش سنگدل و بدون ترحم باشد.حالا دخترک کوچک تبدیل به زنی مزدور و آدمکش می شود که در ازای دریافت پول افراد را می کشد. در آخرین ماموریتش او به سرنخی می رسد که میتواند او را به کسی که دستور قتل پدر و مادرش را داده برساند و به این وسیله انتقامی که سال ها منتظر گرفتنش بود را بگیرد.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
این فیلم نامش را از فیلمی محصول 1975 به گارگردانی سام پکین په گرفته است و طرح کلی داستان براساس رمان The Feather Men اثر Sir Ranulph Fiennes است.در فیلم،استادام نقش یک مامور ویژه ی عملیات را دارد که از بازنشستگی در می آید تا مربی اش(دنیرو) را نجات دهد و باید سه تروریست را که توسط اوون راهنمایی می شوند دستگیر کند.Fiennes ادعا می کند که کتابش را بر اساس اتفاقات واقعی نوشته است.در ادامه ی داستان،چهار تن از ماموران سابق نیروی هوایی ویژه (اس.آ.اس) به وسیله ی یک گروه محبوب به نام "The Clinic" ترور می شوند.گروهی دیگر به نام " The Feather Men" که سعی در جلوگیری از جنایت در جامعه دارند به دنبال تروریست ها می گردند.فیلم Peckinpah هم در مورد یک گروه سری و نفع پرست است.در فیلم The Killer Elite که 23 سپتامبر اکران می شود،بازیگران دیگری نیز چون دومینیک پرسل(فرار از زندان)، Yvonne Strahovski -The Canyon،آدن یانگ(The Tree) و Adewale Akinnuoye-Agbaje(جی.آی.جو) حضور دارند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
زنبورسبز یک نمایش رادیویی محبوب بود که از سال 1936 تا 1952 از شبکه های رادیویی آمریکا پخش می شد. در دهه ی چهل و سپس در دهه ی شصت میلادی بر همین اساس سریال های تلویزیونی ای ساخته و عرضه شد. زنبور سبز اولین فیلم سینمایی هالیوودی است که بر اساس این منبع ساخته و عرضه شده است.
فیلم کلان بودجه ی 130 میلیون دلاری زنبور سبز در حالی به روی پرده ی سینماها آمده که سوپر قهرمان ها طی چند سال گذشته کمترین حضور را بر پرده ی سینماها داشته اند. اما زنبور سبز به دلیل ضعف های آشکارش حضور موفقی برای فیلم های سوپرقهرمانی نیست. فیلم در واقع بیش از هر چیز تلاشی بوده برای جلوه گری بازیگر اصلی اش، ست روگن؛ بازیگری که در نگارش فیلمنامه ی فیلم نیز مشارکت داشته است. زنبور سبز در طیف فیلم های سوپرقهرمانی که یک سرش به «کمدی» و سر دیگرش به «تلخی» ختم می شود، به سر «کمدی» نزدیک تر است. با این حال، زنبور سبز فاقد طنز و هجو خلاقه ی فیلم های سوپر قهرمانی «کمیکی» از نوع اردنگی است؛ فیلم هایی که می خواهند در ژانر سوپر قهرمانی دست به کلیشه شکنی زده و جالب تر از فیلم های معمول این ژانر باشند که صرفاً دو سه تایی شوخی در هر کدام آنها گنجانده شده است. چیزی که کار زنبور سبز را دشوارتر ساخته تعلق داشتن این فیلم به رده ی غیر جذاب ترین فیلم های ژانر است؛ فیلم هایی که سعی دارند به خاستگاه و ریشه ی سوپر قهرمان خود بپردازند. تقریباً نیمی از فیلم صرف گفتن قصه ی تولد «زنبور سبز» می شود؛ قصه ای که دیگر برای تماشاگران فیلم های سوپرقهرمانی به شدت تکراری و ملال آور شده است.