کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
فقط برای آلفرد هیچکاک ناشناخته نبود!
«آدم معصوم و بی گناهی که در یک توطئه گرفتار شده و قادر به فهم این توطئه نیست.» مضمون مورد علاقه ی آلفرد هیچکاک بود. حتی فیلمساز ماهری مثل پولانسکی هم نتوانست در فیلم دیوانه وارش ( محصول 1988 با بازیگری هریسون فورد) موفقیت های استاد دلهره و تعلیق را تکرار کند. فقط هیچکاک بلد بود تریلرهای پیچ در پیچ را طوری بسازد که تماشاگر نه تنها از پیمودن این مسیرهای پیچ در پیچ دچار سرگیجه نشود بلکه لذت هم ببرد. کار هیچکاک سهل و ممتنع بود. فیلم هایش تنها در ظاهر امر ساده و راحت به نظر می آمدند. فیلمنامه های بهترین فیلم های هیچکاک اگر توسط فیلمسازی با نبوغ کمتر از نبوغ هیچکاک ساخته می شدند به احتمال زیاد به فیلم هایی مثل ناشناخته مبدل می شدند.
ناشناخته تا 20 دقیقه به تمام شدن اش، توان جذب تماشاگر را دارد اما هنگامی که به آن لحظه ی اجتناب ناپذیر کنار زدن پرده و بیان «حقیقت» ماجرا می رسد، فیلم حالت جدی خود را از دست می دهد و بیشتر به یک پارودی ناشیانه تبدیل می شود. لیام نیسن که چند سال پیش با بازی در فیلم ربوده شده ستایش های زیادی را نصیب خود ساخت، در فیلم ناشناخته تقریباً همان نقش را تکرار کرده است. نیسن در ناشناخته نقش دکتر مارتین هریس، استاد یک دانشگاه آمریکایی را بازی می کند که برای شرکت در یک کنفرانس بین المللی درباره ی بیوتکنولوژی (به قول دکتر داریوش آشوری: «زیست-فن شناسی») به برلین آمده است. الیزابت (جانری جونز)، همسر جوان دکتر هریس، او را در این سفر همراهی می کند. دکتر و همسرش به هتل می رسند. همسر دکتر هریس مشغول ثبت مشخصات در دفتر هتل است که دکتر هریس پی می برد مشکلی برای چمدان اش (که محتویات آن مک گافین فیلم است) پیش آمده. دکتر هریس تصمیم می گیرد فوراً خودش را به فرودگاه برساند و مشکل چمدان اش را حل کند. او بدون این که به همسرش خبر بدهد از هتل بیرون می رود و یک تاکسی می گیرد. راننده ی تاکسی یک بوسنیایی به اسم جینا (دایان کروگر) است که به آلمان مهاجرت کرده و به صورت غیرقانونی در این کشور زندگی می کند. در طول مسیر، تاکسی تصادف می کند و دکتر هریس بر اثر ضربه ای که به سرش می خورد بی هوش می شود اما جینا، راننده ی زیبای تاکسی، جان دکتر را نجات می دهد و سپس غیب اش می زند. دکتر هریس پس از چهار روز بی هوشی به هوش می آید. حافظه ی او آشفته و در هم برهم شده است. او برخلاف دستور پزشک اش، بیمارستان را ترک می کند و به هتل می رود اما در آنجا با دو واقعیت ناخوشایند روبرو می شود: همسرش به وی می گوید که او را هرگز ندیده و نمی شناسد و شوهرش هم (آیدان کوئین) مرد دیگری است که همان دکتر مارتین هریس «واقعی» است. زمانی که یک آدمکش قصد جان مارتین را می کند، او به این فکر می افتد که نکند دیوانه شده و ...
سه چهارم نخست ناشناخته توجه تماشاگر را معطوف خودش می کند. در این 90 دقیقه ی آغازین، تماشاگر حدس هایی می زند و در انتظار می ماند تا «حقیقت» موضوع برملا شود. خوشبختانه سازندگان فیلم از حقه ی منسوخ و رذیلانه ی «خواب دیدن» اجتناب کرده اند. بدترین چیز این بود که دکتر مارتین هریس همه ی این حوادث را در خواب دیده بود. اما اگر چه فیمسازان در این مصاف با تماشاگران «بازی جوانمردانه» کرده اند اما گره گشایی آنها حقیقتاً احمقانه و نومید کننده است. این 20 دقیقه ی پایانی مزخرف تیر خلاص را بر مغز آن 90 دقیقه ی آغازین نسبتاً خوب شلیک می کند. ناشناخته یکی از آن انبوه فیلم هایی است که یک پایان بندی وحشتناک کل فیلم را نابود می کند.
اما ناشناخته با وجود همه ی ایرادات اش، شاخص های تولیدی بالایی دارد. فیلمبرداری فیلم توجه برانگیز است و ما را به یاد برلین زمان جنگ سرد می اندازد. این احساس وجود دارد که ناشناخته قصد داشته حرف هایی درباره ی هویت گذشته ی برلینی ها در دوران قبل از فروپاشی دیوار برلین و آن زمانی که تقریباً تمامی مردم آلمان شرقی یا عضو سازمان اطلاعات و امنیت این کشور (استاسی) بودند یا تحت نظارت و مراقبت مأموران این سازمان قرار داشتند، بگوید. حتی یکی از شخصیت های فیلم، ارنست یورگن (برونو گانز)، مأمور سابق استاسی است که حالا دارد برای سازمان های اطلاعاتی آلمان متحد کار می کند. فیلم می خواهد بگوید که چگونه آلمانی ها گذشته ی خود را فراموش کرده اند و این توان بالا را دارند که خودشان را از نو بسازند. اما متأسفانه این مضمون خوب، در فیلم نیمه کاره مانده است. حتی مقوله ی مهاجرت غیرقانونی و آن راننده تاکسی زیبای بوسنیایی هم که می توانست مضمون جالبی در فیلم باشد، به همین سرنوشت دچارشده است. راست اش را بخواهید یورگن و جینا شخصیت های به مراتب جالب تری از دکتر مارتین هریس هستند.
در یک کلام فیلم هایی شبیه ناشناخته تنها ظاهر تریلرهای سطح بالا را دارند؛ یک ظاهر غلط انداز که برای اغفال کردن تماشاگران کمتر فیلم سینما طراحی و ساخته شده است.