| پیشنهاد مشابه |
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
شاید بزرگترین نقطه ضعف "گرفتن ماهی آزاد در یمن" عنوان آن باشد. بگذارید رو راست باشیم. چند نفر از کسانی که این عنوان را در تبلیغات میبینند، برای دیدن فیلمی در مورد ماهی گیری در خاورمیانه ترغیب میشوند؟ این عنوان نه کنایه آمیز هست و نه گمراه کننده. فیلم واقعاً در مورد گرفتن ماهی آزاد در یمن است (نمیدانم چرا یمن – حتی اسمش را هم تا بحال نشنیده بودم) و عاشقانه ای بسیار زیبا میان دو انسان که دستهای خود را باز میکنند و سرنوشت را به آغوش میکشند. میتوانید بگویید که خیلی رمانتیک هستم، ولی باید اعتراف کنم که خیلی از فیلم خوشم آمده است. حتی سکانسهایی که در مورد ماهی ها صحبت میکنند را هم دوست دارم.
باید گفت موفقیت فیلم تا حد زیادی بخاطر بازی های جذاب و قوی سه شخصیت اول آن یعنی Ewan McGregor, Emily Blunt و Scott Thomas است. McGregor نقش دکتر فرد جونز را بازی میکند که در ماهیگیری استاد است و مدتی است رابطه اش با همسرش ماری رو به سردی رفته. Blunt در نقش هریت نماینده شیخی بسیار ثروتمند و معشوقه افسری بریتانیانی بنام تام است که در افغانستان کشته شده است. Scott Tomas هم نقش دیپلماتی بنام بریجت مکسول را بازی میکند که ناظر انتخابات است و هر موردی را گزارش میکند. فرد و هریت هر دو از جانب شیخ بر روی پروژه ای در مورد واردات ماهی آزاد به یمن کار میکنند. فرد که مدیریت این پروژه بسیار مشکل 50 میلیون پوندی را بر عهده دارد عاشق هریت میشود. عشقی که همراه با سختی فراوان پرورش ماهی در کوه های یمن است! پروژه ای که طبق آن باید ماهی های آزاد برخلاف جهت آب آنقدر پیش بروند تا به بالای کوه برسند.
رابطه میان فرد خجالتی و هریت پر شور و حال، نقطه قوت فیلم و عامل فروشش در گیشه خواهد بود. ترکیبی شیمیایی از دو خلق و خوی نامتجانس که باعث فراز و نشیب های زیادی در یک رابطه عاشقانه میشود. بازی McGregor و Blunt خیلی راحت حواس تماشاگر را از نقاط ضعف فیلم پرت میکنند و باعث میشوند این کمبود را نادیده بگیرند. یکی دیگر از نقاط قوت فیلم حضور Kristin Scott Thomas در نقش دیپلماتی است که سعی میکنند همه چیز را تحت کنترل داشته باشد. او که بسیار شجاع و در عین حال بامزه است، سکانسهایی که بازی میکند را میتوان جدای از فیلم، کمدی هایی خنده دار در نظر گرفت.
البته جدا از این داستان عاشقانه جزئیات زیادی هم در مورد ماهی آزاد، ماهیگیری، یمن و تحقق رویایی ناممکن شیخ در فیلم وجود دارد. فیلمنامه نویس اثر Simon Beaufoy (که میلیونر زاغه نشین را نیز به عنوان یک درام عاشقانه در کارنامه دارد)، با اقتباسی از رمان Paul Tordaryk، فیلمنامه ای نوشته است موجز که در مورد اتفاقات داستان توضیح اضافی نمیدهد. در واقع بیان مواردی مانند زندگی ماهی ها و کشور یمن آنقدری است که به تماشاگر دید کافی برای دنبال کردن داستان بدهد ولی حوصله اش را سر نبرد. البته داستانهای فرعی غیر ضروری هم در فیلم وجود دارد - یکی در مورد سرنوشت معشوق سابق هریت و دیگری تمرکز بر تلاش برای از بین بردن پروژه شیخ - که بنظر میاید به زور به فیلم چسبانده شده اند و الزاماً ارتباطی با داستان اصلی ندارند. اما درکل فیلم بخاطر این سکانسهای از تعادل خارج نمیشود.
یکی از توانایی های کارگردان اثر Lasse Hallstrom ایجاد تعادل میان عناصر رمانس و عقلانیت در فیلمهایش است. کارهای او اغلب به عنوان فیلمهایی احساسی و رمانتیک شناخته میشوند، اما عقلانیتی در آنهاست که سبب میشوند چیزی فراتر از یک ملودرام باشند. موفقیت آخرین اثرارش از "زندگی من به عنوان یک سگ" گرفته تا "قوانین خانه سیدر" ناکامی آثار قبلی اش را که خالی از هیجان بودند جبران کرده است.
عنوان فیلم را فراموش کنید. قرار نیست 105 دقیقه جزئیاتی در مورد ماهیگیری ببینید. قرار نیست شاهد صحنه های آرام و دیالوگهای خسته کننده (بجز در چند مورد کوتاه) باشید. در عوض عاشقانه ای میبینید زیبا با نماهایی جذاب و پایانی که میتوان گفت "قابل قبول" است.
