وبلاگ تخصصی فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

عکس، پوستر، خلاصه داستان فیلم، شرح و نقد فیلم، موسیقی متن، زیر نویس و دانلود فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

وبلاگ تخصصی فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

عکس، پوستر، خلاصه داستان فیلم، شرح و نقد فیلم، موسیقی متن، زیر نویس و دانلود فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

طبقه بندی موضوعی
The Bang Bang Club 2010
پیشنهاد مشابه

 

 

ژانر: درام تاریخی زندگینامه

کارگردان:

Steven Silver

بازیگران:

Ryan Phillippe

Malin Akerman

Taylor Kitsch

خلاصه داستان:

داستان واقعی چهار عکاس جنگ در کشورهای مختلف دنیا که یکی از آنها معروفترین عکس جنگ جهان را گرفت.

 

زیرنویس فارسی

 

 

برهنگی

برهنگیمواد مخدر- مشروبات الکلی

گویش نامناسبخشونت

 

 

 

 


The Next Three Days

پیشنهاد مشابه
contraband

The Tourist

Salmon Fishing in the Yemen

ژانر : درام رمانتیک جنایی

کارگردان:

Paul Haggis

بازیگران:

Russell Crowe

Elizabeth Banks

Liam Neeson

خلاصه داستان:

سه روز بعدی با توجه به بازیگران و کارگردانِ صاحب نام و اسکاری اش توقعات و انتظارات فراوانی را باعث شده بود. اما حالا که فیلم به روی پرده آمده، می بینیم که عملاً توان پاسخگویی به این اتنظارات را ندارد. تماشاگر از فیلمی که پل هگیس - کارگردان فیلم های قدرتمندی همچون تصادف و در دره ی الا و نویسنده ی فیلم موفقی مثل عزیز میلیون دلاری نوشته و کارگردانی کرده - توقع بیشتری دارد؛ به ویژه آن که بازیگر کارکشته ای مثل راسل کرو نقش اصلی این فیلم را بازی می کند.

 

راسل کرو، بازیگر محبوبِ سردبیر مجله مان و همین طور بنده، در فیلم سه روز بعدی نقش یک استاد دانشگاه در رشته ی زبان انگلیسی را بازی می کند که در عرض فقط چهار دقیقه تبدیل به یک قهرمان مصمم اکشن می شود. کرو در نقش استاد دانشگاه خیلی خوب و پذیرفتنی است و ای کاش تا پایان فیلم کسوت استادی را از تن به در نمی آورد و به شکل دیگری همسر زندانی اش را از زندان بیرون می کشید. فیلم به محض اینکه علائم و نشانه هایی از گلادیاتور بازی های راسل کرو را آشکار می کند، بخش عمده ای از موثق بودن خود را از دست می دهد. البته سه روز بعدی به عنوان یک فیلم هیجان انگیز قابلیت های خاص خودش را دارد اما آدم به این می اندیشد که از زوج هگیس و کرو می شد فیلمی به مراتب بهتر ساخت.

سه روز بعدی بازسازی فیلم فرانسوی هر چیزی برای او (2008) است. راسل کرو و الیزابت بنکس در این فیلم نقش های یک زوج اهل پیتسبورگِ آمریکا، به نام های جان برنان و لارا برنان، را بازی می کنند. این دو صاحب فرزند پسری هستند که در مدرسه تحصیل می کند. جان استاد دانشگاه است و شوهر خوبی برای همسر و پدرخوبی برای فرزندش است. اما تنها در طی یک شب، زندگی این خانواده ی خوشبخت زیر و رو می شود. صبح روز بعد مأموران پلیس از راه می رسند و همسر جان را به اتهام قتل با خود می برند. جان می داند که همسرش نه مرتکب قتل شده و نه اساساً می توانسته که مرتکب قتل شود. اما شواهد و مدارک چیز دیگری می گویند. لارا از فرصت و انگیزه ی لازم برای جنایت برخوردار بوده و از همه مهم تر اینکه قطراتی از خون مقتول روی لباس لارا به جا مانده است. جان سعی می کند که به کارِ تدریس و رسیدگی به وضعیت فرزندشان ادامه دهد. او اصولاً آدم معقول و آرامی است اما دستگیری و محکومیت همسرش خشم شدیدی را در وی برانگیخته است جان ابتدا امیدوار است که دادگاه تجدیدنظر به برائت همسرش رأی بدهد اما این اتفاق رخ نمی دهد. سپس، جان مطلع می شود که همسرش طی سه روز آینده از زندان کوچک ایالتی به زندان بزرگ فدرال انتقال پیدا خواهد کرد. جان تصمیم می گیرد از این مهلت سه روزه استفاده کند و همسرش را به هر ترتیبی که هست از زندان بیرون بکشد. نقشه ای او این است که داخل زندان شده و لارا را همراه خود بیرون بیاورد. حالا چطور یک استاد اتوکشیده ی دانشگاه در طرفه العینی مبدل به یک مرد اکشن بزن بهادر می شود، این مقوله ای است که جناب پل هیگس زیر سبیلی در کرده و اصلاً به روی مبارک خودشان نیاورده.

باری، جان از طریق یک آدم خبره (لیام نیسن) که مقداری زیادی تجربه در دخول غیرقانونی به زندان ها و بیرون کشیدن زندانی ها از درون زندان داشته، توصیه های لازم را دریافت می کند و سپس سری به دنیای زیرزمینی پیتسبورگ می زند و اسلحه ی لازم را تهیه می کند و نهایتاً هم دست به کار اجرای نقشه اش می شود. ما از طرف دیگر، لارا را داریم که در داخل زندان دست خوش افسردگی و نومیدی شده. پسر لارا رفتار خوبی با مادر زندانی اش ندارد و لارا تصور می کند که کاری هم از دست شوهرش ساخته نیست و در نتیجه او باید تمامی عمر خود را در پشت میله های زندان بگذراند.

یک نکته ای که در فیلم سه روز بعدی توجه تماشاگر را جلب می کند این است که آیا لارا واقعاً بی گناه است؟ چند صحنه ی سیاه و سفید فلش بک (بازگشت به گذشته) در فیلم وجود دارد که این ظن و گمان را در ذهن تماشاگر تقویت می کند که نکند لارا واقعاً مرتکب قتل شده. با توجه به صحنه های بعدی، این آشفتگی برطرف می شود اما تماشاگر احساس می کند که فیلم به او دروغ گفته و به اصطلاح فریب اش داده. فیلم می توانست از نقطه ی نگاه یک شخصیت دیگر، آن صحنه های فلش بک را نشان می داد و در این صورت مشکلی پیش نمی آمد اما وقتی POV خودِ فیلم می شود، تماشاگر احساس فریب خوردگی می کند و این اصلاً چیز خوبی نیست.

فیلم سه روز بعدی فیلم بدی نست. فیلم در مرحله ی اکشن خود با نوعی کُندی و آهستگی پیش می رود؛ کندی ای که برای نشان دادنِ جزئیات پُر و پیمان نقشه ی جان ضروری بوده است. اما این کندی ملال آور نیست برای اینکه جزئیات نقشه ی جان جالب است و توجه تماشاگر را معطوف خود می کند. سه روز بعدی فیلم سرگرم کننده ای است اما احیاناً بعد از پایان فیلم، به این فکر می افتید که حیف این همه استعداد و توان که این جوری تلف شده. آدم دوست دارد راسل کرو و الیزابت بنکس را در یک فیلم اریژینالِ «پل هگیسی» ببیند و نه در یک فیلم فرار از زندان این جوری.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">