وبلاگ تخصصی فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

عکس، پوستر، خلاصه داستان فیلم، شرح و نقد فیلم، موسیقی متن، زیر نویس و دانلود فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

وبلاگ تخصصی فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

عکس، پوستر، خلاصه داستان فیلم، شرح و نقد فیلم، موسیقی متن، زیر نویس و دانلود فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

طبقه بندی موضوعی
The Bang Bang Club 2010
پیشنهاد مشابه

 

 

ژانر: درام تاریخی زندگینامه

کارگردان:

Steven Silver

بازیگران:

Ryan Phillippe

Malin Akerman

Taylor Kitsch

خلاصه داستان:

داستان واقعی چهار عکاس جنگ در کشورهای مختلف دنیا که یکی از آنها معروفترین عکس جنگ جهان را گرفت.

 

زیرنویس فارسی

 

 

برهنگی

برهنگیمواد مخدر- مشروبات الکلی

گویش نامناسبخشونت

 

 

 

 


بگذار بکشد این پدر سوخته ها را !      


اساسا سینما در وجه تبلیغاتی خود  همواره به صورت حربه ای در دست کمپانی داران آمریکایی قرار داشته  که به هر شکل ،  قومیت ها و ملیت های مخالف خود و متضاد با تفکر و اندیشه هایشان را به صورت  وحشی و بربر نشان دهند. سالها این ایده در فیلم هایی تحت عنوان  وسترن سرخپوستی در مورد سرخپوستانی که در واقع بومی اصلی قاره نو بودند ، اعمال گردید. در آن فیلم ها سرخپوست ها همواره آدم هایی درنده خو و حیوان صفت به نمایش گذارده می شدند و سفید پوستان ، انسان هایی متمدن و آرام و مهربان که همیشه ه از سوی آن سرخپوست های وحشی مورد هجوم و تهدید و خطر قرار داشتند و در دفاع از خود ناچار از کشتن آنها می شدند!! سینمای دهه های 30 و 40 و حتی 50 آمریکا مملو از این گونه فیلم هاست. فیلم هایی که به قول معروف سرخپوست خوب شان ، سرخپوست مرده بود!!!

در حالی که تاریخ روایت گر برعکس آن چیزی است که در فیلم های فوق نشان داده می شد. همچنان که حتی برخی فیلمسازان منصف نیز سرانجام پس از سالها به این نتیجه رسیدند که آنچه به تصویر کشیدند ، خلاف واقعیت بوده و در آخرین آثارشان به حکایت حقایق  پرداختند ، همان طور که فی المثل جان فورد در شاهکار خود یعنی "پاییز قبیله شاین" جنایت بی سابقه و تاریخی ژنرال کاستر و سربازانش را در حق سرخپوستان برپرده برد.

در مورد سیاهپوستان نیز چنین تحریفات تاریخی در سینمای هالیوود اتفاق افتاد ، از همان روزهای آغازین سینما ، هالیوود نسبت به یکی دیگر از جنایات تاریخی آمریکاییان نیز با دیده نژاد پرستانه نگریست. از " فیلم تولد یک ملت"  دیوید وارک گریفیث که در آن سیاهپوستان ، آدم های خبیثی معرفی شدند و برخورد جنایت بار فرقه مخوف "کوکلوس کلان"  با آنها و سوزاندنشان با آتش ،  امری مقدس و آزادیبخش تلقی گردید!!

به دنیال آن آثار بسیاری با جذابیت های مختلف برپرده سینما رفتند و در مراسم گوناگون  همچون اسکار هم جایزه گرفتند ، تا وجهه و اعتبار هنری هم بیابند. همچون فیلم "بربادرفته"که در آن برده داری امری طبیعی و عادی در زندگی نمایانده شد . اینکه سفید پوستان بایستی ارباب باشند و سیاه پوستان به آنان خدمت کنند و آن سیاهپوستی از همه بهتر و انسان تر است که به اربابانش ، صادقانه تر خدمت بکند و سیاهوست معترض خبیث است و بایستی مجازات شود. از همین رو "هتی مک دانل" همان خدمه باوفای سیاهپوست و چاق خانواده اوهارا ، اولین جایزه اسکار را صدقه سری اربابان مهربان سفیدپوست ، برای سیاهپوستان آمریکا به ارمغان آورد (که  همین سال پیش هم  جرج کلونی برروی سن مراسم اسکار ، به اینکه  آکادمی در آن سالها به یک سیاه پوست جایزه اسکار داده ، افتخار می کرد!!) و اشلی ویلکز ، همان جوان سمپاتیک فیلم "برباد رفته" که به خاطر همسری ملانی ، تا آخر ، درخواست اسکارلت را بی پاسخ گذارد ، در واقع  سرکرده کوکلوس کلان ها شد  که  سیاه پوستان سرکش را به مجازات مرگ ، سربه نیست نماید!

این نگاه نژادپرستانه در فیلم های دهه 60 و 70 آمریکا در مورد ملت هایی اتفاق افتاد که به نحوی امریکا با آن ها درگیری سیاسی یا نظامی داشت . فی المثل در مورد ویت کنگ ها که در واقع مورد تجاوز وحشیانه آمریکا قرار گرفته بودند ، از فیلم های بازاری مانند "رمبو" که بگذریم حتی در میان آثار به اصطلاح روشنفکری تفکر فوق کاملا مشهود بود. مثلا ویتنامی ها در فیلم "شکارچی گوزن" مردمی تند خو و بی رحم نشان داده می شوند که اسیران آمریکایی را به بازی رولت روسی وامی دارند و یا حتی در فیلم "و اینک آخرالزمان" ، ژنرال مخالف سیاست های آمریکا در ویتنام که برای خود نیرویی بر ضد ارتش آمریکا تشکیل داده است ، دیوانه ای خونخوار نمایانده شده و همه سربازان او که ویتنامی و کامبوجی ، هستند ، به صورت مشتی آدم اولیه وحشی به تصویر در می آیند !

حالا هم که یانکی ها ، عجالتا ایران و ایرانی ها را دشمن شماره یک خود به شمار آورده اند ، بیراه نیست که سر دوربین های هالیوود برعلیه کشور و مردم ما بگردد و علیرغم همه شعر و شعارهای سردمداران آمریکا که با مردم ایران دشمن نیستند ، تاریخ و ریشه های این ملت زیر چماق تکفیر خود قرار دهند !

و نکته جالب اینجاست آن  بخش از تاریخ این ملت چندی است مورد هجوم تصویرسازان غرب قرار گرفته است که پیش از این و مثلا در دوران رژیم سابق همواره از سوی همان محافل غربی ، در زمره نقاط پرافتخار تاریخ بشریت برشمرده می شد و اساسا جشن های منحوس 2500 ساله شاهنشاهی با حمایت آمریکا و اسراییل با همین نیت و غرض برپا شد!!

پس از اینکه جناب الیور استون در فیلم "اسکندر" ، ایرانی های دوره هخامنشی را رسما و علنا "بربر" خواند و جنایتکاری همچون اسکندر را آزادکننده قوم ایرانی دانست (که حتی سر و صدای زرتشتیان عالم را به خاطر سوء استفاده از نشانه فروهر در زیر نام اسکندر در آورد!) اینک فیلمی به نام" 300 "به میدان آمده تا محوریت شرارت امروز جهان (به زعم جرج بوش و اعوان و انصارش) را صبغه ای تاریخی و کهن ببخشد و بگوید که اصلا این ایرانیان از عهد باستان غیرمتمدن و جنگ طلب  بوده اند!!  و دروغ هم که به قول معروف کنتور ندارد . همچون آن تاریخ نویسی که مشغول درج رقمی برای کشتار یکی از نبردهای تاریخی بود و از زور عصبانیت همینطور که مشغول اضافه کردن صفرهای جلوی آن رقم بود با خود فریاد می زد که : "بگذار بکشد این پدر سوخته ها را " !!

حالا داستان فیلم "300" حضرات آمریکایی و کمپانی فخیمه برادران وارنر است (مهم نیست کارگردان کیست !!) که برای سپاه خشایار شاه در مقابل یونانیان رقم یک میلیون نفر را ذکر کرده اند!!! جل الخالق !!!! به قول یکی از دوستان اگر شک دارید بروید و خودتان بشمارید !!!! کسی نیست از این حضرات بپرسد که اصلا در آن زمان در کل ایران یک میلیون نفر زندگی می کردند؟!!( حتی براساس تحریفات تاریخ نویس محبوبشان یعنی جناب هرودت ؟!!!)

البته قبل از این هم چندی پیش فیلمی به نام "شبی با پادشاه" درباره استر و مردخای (اسطوره های یهودیان ) بر پرده رفت که در آن باز هم به خشایار شاه پرداخته شده و او را آدمی به شدت بی شعور و عقب افتاده و وزیر فرهیخته اش یعنی "هامان" را فردی خونخوار و ددمنش به تصویر کشیده بود. جالب است که در آن فیلم هم ایرانیان مردمی ترسو و غیر متمدن و خوش گذاران و بی فرهنگ نشان داده شده بودند که هامان با تشکیل جمعیتی مخوف انها را به قتل عام یهودیان تشویق می کند. و نکته جالب تر اینکه همه ایرانیان و حتی خود خشایار شاه در این فیلم لباس های عربی پوشیده اند!! ( در حالی که واقعه فوق مربوط به حدود 1500 سال پیش از ظهور اسلام ثبت شده است). در فیلم "شبی با پادشاه" خشایارشاه فردی جنگ طلب و خشن است که زن های متعددی را در حرمسرایش نگهداری می کند که یکی از آن زن ها (استر) مثل شهرزاد قصه گو برایش همچون  قصه های هزار و یک شب نقل می کند!!! و وی را عاشق خود می گرداند تا اینکه به همسریش درآید و بالاخره قوم یهود را از تعرض ایرانیان نجات بخشد!!

البته به نظرم این نوع فرهنگ سازی آمریکایی مسبوق به سابقه است و به جای عصبانیت بایستی در مقابل آن روشنگری فرهنگی کرد. سوال اینجاست که چرا ما نباید خود درباره تاریخ خود فیلم بسازیم و  همواره فقط در مقابل تحریفات دیگران ، معترض و ناراحت مانده ایم  ؟

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">