وبلاگ تخصصی فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

عکس، پوستر، خلاصه داستان فیلم، شرح و نقد فیلم، موسیقی متن، زیر نویس و دانلود فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

وبلاگ تخصصی فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

عکس، پوستر، خلاصه داستان فیلم، شرح و نقد فیلم، موسیقی متن، زیر نویس و دانلود فیلم های سینمایی و سریال های خارجی

طبقه بندی موضوعی
The Bang Bang Club 2010
پیشنهاد مشابه

 

 

ژانر: درام تاریخی زندگینامه

کارگردان:

Steven Silver

بازیگران:

Ryan Phillippe

Malin Akerman

Taylor Kitsch

خلاصه داستان:

داستان واقعی چهار عکاس جنگ در کشورهای مختلف دنیا که یکی از آنها معروفترین عکس جنگ جهان را گرفت.

 

زیرنویس فارسی

 

 

برهنگی

برهنگیمواد مخدر- مشروبات الکلی

گویش نامناسبخشونت

 

 

 

 


۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «First Snow» ثبت شده است

پیشنهاد مشابه

ژانر: درام هیجانی

کارگردان:

بازیگران:

خلاصه داستان:

جیمی استارک از خود راضی در آستانه ی یک شکست بزرگ می باشد. زمانی که در جاده برای ماشینش مشکلی پیش می آید یک پیشگوی سر راهی به او وعده ی یک ثروت باد آورده را می دهد، اما...

 

گویش نامناسب

خشونت

برهنگی

برهنگی

 

 

 

 

 

فیلمی از "مارک فرگوس" براساس فیلمنامه ای نوشته مشترک خودش و "هاوک استبای" (که در      اسکار امسال برای فیلمنامه "فرزندان انسان" نامزد دریافت جایزه بودند) که حکایت دیگری از مواجهه انسان با مرگ است. انسانی که اگرچه مرگ بسیاری از افراد و عزیزانش را حتی در کنار خود می بیند ، اما مرگ خود را هیچگاه باور ندارد.

فیلم "اولین برف" مشابه کمدی رمانس "زندگی یا چیزی شبیه به آن" است که استفن هرک در سال 2002 درباره یک خبرنگار موفق تلویزیونی ساخت . خبرنگاری (بابازی انجلینا جولی) که  در یکی از مصاحبه های فانتزی اش با پیش گوی دوره گردی درباره نتیجه یک مسابقه فوتبال ، ضمن اینکه می شنود تیم محبوبش برخلاف انتظار به تیم ضعیفی خواهد باخت ، در می یابد که فقط یک هفته دیگر زنده است. او ابتدا قضیه را به سخره می گیرد ولی هنگامی که شاهد باخت تیم مورد علاقه اش با همان نتیجه پیش بینی شده آن دوره گرد می شود و چند پیش گویی وی را نیز تحقق یافته می بیند ، دچار اضطراب و تشویش شدیدی شده که گویا عنقریب مرگ ، او را در خواهد ربود. 

در فیلم "اولین برف" هم  یک فروشنده موفق و پرکار به نام جیمی ( بابازی گای پیرس) که احتمالا هیچوقت تصوری از مرگ خود نداشته است، در اوج مشغله کاری ناگهان به طور تصادفی با پیشگوی دوره گردی مواجه می شود که پس از اشاره به برخی از خصوصیات زندگی اش از جمله مسابقه تیم بسکتبال مورد علاقه اش ، مرگ قریب الوقوعش را نیز پیش بینی می کند. اگرچه در ابتدا نمی خواهد این موضوع را به وی بگوید اما با تهدید و اجبار جیمی ، واقعیت را برایش شرح می دهد. جیمی ابتدا باور نمی کند ولی هر لحظه می بیند که سایر پیش گویی های وی از جمله نتیجه آن مسابقه بسکتبال ، درست از کار در می آید. او به هر ترتیبی که هست مجددا پیشگوی مذکور را یافته و سعی می نماید که وی را وادار سازد تا زمان مرگش را هم پیش بینی کند تا اینکه سرانجام تنها موعدی که از زبان وی می شنود ، این است که تا اولین برف زنده می ماند. از این پس جیمی سعی می کند که از مرگ فوق بگریزد. ابتدا به مسئله قلبی اش مشکوک می شود و در همین اثنا متوجه می گردد که همبازی دوران کودکی اش ، وینسنت که سه سال پیش توسط او  لو رفته و به زندان افتاده بود ، به شهر بازگشته است. حالا جیمی براین باور است که مرگش توسط وینسنت اتفاق می افتد و سعی دارد وی را از خود دور سازد. از همین رو خودش را مدتها در خانه حبس می کند ، نامزدش را از خود دور می نماید ،  اسلحه ای خریداری کرده و منتظر وینسنت پشت در و پنجره بسته خانه اش کمین می کند اما همانطور که حمله قلبی ، تهدیدی جدی برایش نبود  ، وینسنت نیز به سراغش نمی آید که  به جای او  ، خودش را به قتل می رساند ، چراکه همواره جیمی را دوست داشته و حالا که خیانت وی را نسبت به خودش دیده ، دیگر انگیزه ای برای ادامه زندگی نمی بیند و...

فیلم "اولین برف" ، تلنگری به انسان غفلت زده امروز است که غرق در روزمره گی و اشتغالات فراوان ، از خود و از مرگ غافل مانده و زمانی به خود می آید که دیگر خیلی دیر شده است. واقعا خیلی شانس می خواهد که مانند جیمی از زمان مرگ خود آگاه شویم و فرصت جبران برخی کاستی ها را داشته باشیم . جیمی هم هنگامی که متوجه می شود ،  راهی به جز سپردن خویش به کام مرگ ندارد (پیشگو به وی اطمینان خاطر می دهد که این سرنوشت توست و گریزی از آن نداری ) سعی در اصلاح اموری می کند  که تا آن موقع از آنها غافل مانده بود. او یکی از دستیارانش را که با دوز و کلک از کار اخراج کرده بود ، به سر شغلش  بازمی گرداند ، حساب هایش را تصفیه می کند ، بدهی هایش را می پردازد و حتی از نامزدش که پیش از این از وی رنجیده بود ، دلجویی می نماید و ...و با اتومبیلش عازم دیدار با وینسنت می شود ، در حالی که فکر می کند به دستش کشته خواهد شد  ولی با این حال سعی دارد در آحرین لحظات عمرش ، از وی عذر خواهی کند. این درحالی است که اولین برف شروع به باریدن کرده است.

اما سرنوشت او در جاده ای که همان پیشگو ،  پیش بینی کرده بود ، رقم می خورد ، سرنوشتی که از آن گریزی ندارد.

فیلم "اولین برف " توسط کمپانی باب یاری (تهیه کننده ایرانی تبار) که در تهیه فیلم "تصادف" نیز شریک بود ، تولید شده است.