کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
قدرتِ کانتری همانطور که از عنوان اش پیداست، فیلمی است درباره موسیقی کانتری. این موسیقی که از اواخر قرن نوزدهم در جنوب آمریکا متداول شده در واقع به روستائیان سفید پوست آمریکایی تعلق دارد. نغمه های موسیقی فولکلوریک، اشعار دارای مضامین ساده و عاشقانه ی روستایی از جمله ویژگی های موسیقی کانتری یا موسیقی بومی آمریکا یی است و گارت هدلاند در فیلم قدرتِ کانتری،بدجوری مارا به یادِ جانی کش،ستاره موسیقی کانتری، و ترانه های اعتراضی اش می اندازد؛ ترانه هایی مثل جانی کش در زندان فالسوم. قدرت کلانتری فیلم چندان اریژینالی نیست. اگر شما فیلم های درام/ موسیقیایی مثل قلب دیوانه، ستاره ای زاده شد و پایان هفته ی از دست رفته را دیده باشید بلافاصله پی خواهید برد که تکه ها و مایه هایی از این فیلم های خوب در داستانِ فیلمِ قدرت کانتری مورد استفاده قرار گرفته است. اما به رغم این واقعیت، داستانی که فیلم روایت می کند جذاب و گیراست. تماشاگر درگیر قصه ی فیلم می شود. حتی روابط میان کارکترهای فیلم برای خودش دارای پیچیدگی هایی است که به فیلم یک ویژگی خاص و قابل اعتنا داده است.و پایان بندی فیلم هم، البته فیلم هم، در نوع خودش حساب شده و فکر شده است. البته فیلم، مثل ترانه های غم انگیز کانتری اش، غم انگیز و تا حدی افسرده کننده است. گاهی وقت ها عیار ملودرام فیلم از حد می گذرد. اما بازی ها آنقدر خوب هست که فیلم را به حالت متعادل خود بازگرداند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
سه روز بعدی با توجه به بازیگران و کارگردانِ صاحب نام و اسکاری اش توقعات و انتظارات فراوانی را باعث شده بود. اما حالا که فیلم به روی پرده آمده، می بینیم که عملاً توان پاسخگویی به این اتنظارات را ندارد. تماشاگر از فیلمی که پل هگیس - کارگردان فیلم های قدرتمندی همچون تصادف و در دره ی الا و نویسنده ی فیلم موفقی مثل عزیز میلیون دلاری نوشته و کارگردانی کرده - توقع بیشتری دارد؛ به ویژه آن که بازیگر کارکشته ای مثل راسل کرو نقش اصلی این فیلم را بازی می کند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
شاید بزرگترین نقطه ضعف "گرفتن ماهی آزاد در یمن" عنوان آن باشد. بگذارید رو راست باشیم. چند نفر از کسانی که این عنوان را در تبلیغات میبینند، برای دیدن فیلمی در مورد ماهی گیری در خاورمیانه ترغیب میشوند؟ این عنوان نه کنایه آمیز هست و نه گمراه کننده. فیلم واقعاً در مورد گرفتن ماهی آزاد در یمن است (نمیدانم چرا یمن – حتی اسمش را هم تا بحال نشنیده بودم) و عاشقانه ای بسیار زیبا میان دو انسان که دستهای خود را باز میکنند و سرنوشت را به آغوش میکشند. میتوانید بگویید که خیلی رمانتیک هستم، ولی باید اعتراف کنم که خیلی از فیلم خوشم آمده است. حتی سکانسهایی که در مورد ماهی ها صحبت میکنند را هم دوست دارم.
ژانر: حادثه ای علمی تخیلی ماجرایی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
در 1944 دکتر اشمیت در کمپ آلمانی ها در لهستان کودکی را می بینید که در زمان جدا شدن از والدینش با کمک نیروی ذهنی در آهنی را خم می کند. اشمیت، لینشر را به دفترش می آورد و از او می خواهد همان کار را با سکه ای انجام بدهد و وقتی کودک نمی تواند این کار را انجام بدهد، مادر او را می کشد، در نتیجه قدرت مغناطیسی لینشر آشکار می شود.
زاویر قدرت تله پاتی دارد و بعد از آشنایی با راون که یک تغییر شکل دهنده است، درباره جهش ژنی مطالعه می کند.
در 1962 لینشر که دیگر بزرگ شده است، به دنبال اشمیت می گردد تا از او انتقام بگیرد. زاویر در دانشگاه آکسفور پایان ناماه اش درباره جهش ژنی را منتشر می کند. اشمیت که با استفاده از جهش ژنی سنش را حفظ کرده است، با نام جدید شاو به همراه دوستانش مشغول انجام کارهایی در لس آنجلس هستند. سناتور هندری در اتاق جنگ ارتش اعلام می کند که آمریکا بمب های هسته ای را در ترکیه کار گذاشته است. شاو هندری را می کشد.
مک تارگت از سی ای ای زاویر و راون را متقاعد می کند تا به سیا بپیوندند. مدیر سیا با نام مستعار « مردی با کت سیاه» که از پشتیبانان مالی جهش ژنی است، آن دو را به انجمن ایکس دعوت می کند. زاویر، لینشر را پیدا می کند و او را نیز به انجمن می آورد. زاویر، لینشر و راون گروهی از افراد را دور هم جمع می کنند تا با کمک آنها به سراغ شاو بروند.
زمانی که فراست برای دیدار با ژنرال روسی می رود، زاویر و لینشر او را دستگیر می کنند. در این میان عزازیل، ریپتاید و شاو به انجمن ایکس حمله می کنند و گروهی را می کشند. زاویر جهش یافته های باقی مانده را به عمارت خانوادگی اش می برد تا به آنها تعلیم بدهد. در مسکو، شاو ژنرال روسی را وادار می کند تا در کوبا بمب هسته ای نصب کند.
در طول بحران بمب گذاری در کوبا، رئیس جمهور آمریکا مسیر ورود کشتی های باری به کوبا را می بندد تا مانع ورود بمب به این کشور بشود. شاو برای در امان ماندن از ذهن خوانی زاویر کلاه خاصی را به سر می گذارد و به همکاری با اتحادیه شوری می پردازد تا مطمئن شود که عملیات بمب گذاری با موفقیت انجام بشود و جنگ جهانی سوم به راه بیفتد و او بتواند به جهش یافته ها تسلط پیدا کند.
در جنگی که بین جهش یافته ها و شاو پیش می آید، لینشر موفق می شود تا کلاه شاو را بردارد و زاویر با قدرت ذهنی اش مانع حرکت او می شود. برخلاف مخالفت زاویر، لینشر با فرو کردن سکه ای آلمانی در مغز شاو او را می کشد.
ترس از جهش یافته ها سبب می شود تا ناوگان دریایی به سمت آنها بمب اندازی کند. در کارزار جنگ، زاویر تلاش می کند نگذارد لینشر ناوگان دریایی را نابود کند. مک تارگت لنشر را هدف می گیرد، اما گلوله منحرف می شود و به ستون فقرات زاویر برخورد می کند. لینشر پشیمان، به همراه دوستانش آنجا را ترک می کند. زاویر و جهش یافته ها به عمارت برمی گردند و او در آنجا مدرسه ای تأسیس می کند.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
سفید برفی (کریستن استوارت) در کودکی یتیم می شود و تحت نظارت ملکه ای ظالم و زیبارو (چارلیز ترون) بزرگ می شود. ملکه راولا با پدر سفید برفی ازدواج کرده و همان شب عروسی او را به قتل رسانده است. سفید برفی در برج شمالی قصر زندانی شده است و راولا بر مایملک او حکمرانی می کند. وقتی سرانجام فرصتی برای فرار پیش می آید، سفید برفی آن را غنیمت می شمرد و راهی جنگل تاریک می شود. آنجا با شکارچی (کریس همزورث، که به جای پُتک تبری بر دوش دارد) ملاقات می کند. شکارچی موافقت می کند در ازای مبلغی به عنوان پاداش، او را تا عمارت یک دوک مخالف با حکومت همراهی کند. دوک مدت هاست به کسانی که قربانی عملیات تصفیه ی حکومت از عناصر ناهمگون که از اقدامات مورد علاقه ی روالاست، پناه می دهد. آنها طی مسیر خود با یک ترول، تعدادی پری افسانه ای، گروهی کوتوله (که در ابتدا هشت نفر بوده اند) و یک گوزن نر سفید روبرو می شوند و از سوی دیگر برادر ملکه، فین (سم سپروئل) و سربازان سلطنتی در تعقیب آنها هستند.
کارگردان :
بازیگران:
خلاصه داستان:
اگر جاناتا سویفت(1745-1667) ، نویسنده ی ایرلندی کتاب سفرهای گالیور، از قبر بیرون می آمد و به تماشای فیلم سفرهای گالیور می رفت، قطعاً از شرکت فیلمسازی فاکس قرن بیستم در خواست می کرد که نام اش از تیتراژِ این فیلم ضعیف و بی ارتباط با کتاب برداشته شود.
تفاوت میان فیلم و کتاب بسیار زیاد است.کتاب سفرهای گالیور که در سال 1736 چاپ و منتشر شد، شاهکاری است که منتقدان آن را با آثارِ هجایی رابله مقیاس کرده اند. سویفت مانند همه ی نویسندگان بزرگ هجو پرداز ، با هدف جذب گسترده ی خوانندگان، اندیشه ی خود را در قالب اساطیر مردمی نزدیک به داستان های تخیلی کودکان تصویر کرد. سفرهای گالیور سویفت اثری بود علیه کلاسیسم مورد ستایش نخبگانِ محافظ کار؛ اثری از ارزش های کاذب در علم و هنر و پوزیتویسمِ انگلیسی را به هجو کشید، مشتِ سیاستمداران دروغ پرداز را باز کرد و از بحران های پیش روی جهان خبر داد.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
خبرنگار جوانی در مورد یکی از دوستان پدرش که قرار است از سوی کلیسای کاتولیک تقدیس شود تحقیق میکند. این خبرنگار پی میبرد که بین پدرش و دوست وی رابطه بسیار پیچیده و مخربی وجود داشته که از زمان کودکی آغاز و تا جنگ داخلی اسپانیا ادامه مییابد…
این فیلم از جنگ های داخلی اسپانیا پرده برداشته و عشق وخیانت را به نمایش می گذارد.
ژانر: ترسناک هیجانی علمی تخیلی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
این فیلم داستان یکی از پروژه های سازمان فضایی ناسا به نام " آپولو 18 " را روایت می کند. در این پروژه یک سفینه فضایی به منظور کسب اطلاعات مفید از کره ماه به این محل اعزام می شود اما مشاهداتی که فضانوردان از سطح ماه و اتفاقات عجیب آن در این سفر بدست می اورند باعث می شود تا سفرهای فضایی به ماه برای همیشه کنسل شود!
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
هفت نفر از جوانان خوشحال و شنگول! تصمیم می گیرند تا به خانه ایی کنار دریاچه در ایالت لوزیانا بروند تا بتوانند در آنجا شنا کنند و تعطیلاتشان را سپری کنند. اما در محل شنای این جوانان کوسه ایی حضور دارد که خیلی مدت است غذا نخورده و... !
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان : تامی یک عضو سابق نیروی دریایی آمریکا است که بعد از بازگشت به خانه از طرف پدرش ترغیب می شود تا در مسابقات رزمی که جایزه قابل توجهی هم برای قهرمان در نظر گرفته شده، شرکت کند. تامی قبول می کند تا در این تورنمت شرکت کند و پدرش را هم به عنوان مربی در کنارش قرار می دهد تا به کمک او بتواند قهرمانی را بدست آورد. اما تامی در جریان این مسابقات به برادر بزرگتر خود به نام برندون برخورد می کند و...