کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
آینده ی
نامعلوم. «دیوید» (آزمنت)، یک بچه روبات است و طوری طراحی شده که عشق و
عاطفه را تجربه کند. او فرزند «مانیکا» (اوکانر) و «هنری» (روباردز)، یکی
از کارمندان شرکتی است که این بچه روبات را ساخته است. قرار شده «دیوید»
جای پسر در اغما فرو رفته ی این زوج را بگیرد؛ ولی وقتی پسر طبیعی شان به
هوش می آید و به خانه بر می گردد، «دیوید» که در جنگل رها شده، تصمیم می
گیرد به «بچه ای واقعی» تبدیل شود...
قصه
ی اولیه یا در واقع ارثیه ای که استنلی کوبریک برای اسپیلبرگ گذاشت، تبدیل
به فیلمی شد که کوبریک قطعا نمی توانست کارگردانش باشد (و معلوم هم نبود
که از آن خوشش بیاید)، هوش مصنوعی آینده ای را تصویر می کند عاری از انسان،
زمانی که حافظ خاطره ی انسانیت، یک روبات انسان نماست.
ژانر: جنایی هیجانی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
«دنی اوشن» (کلونی) به اتفاق رفیق قدیمی اش، «راستی رایان» (پیت) نقشه
می ریزند تا 150 میلیون دلار از گاو صندوق زیرزمینی سه تا از بزرگ ترین کازینوهای
لاس وگاس سرقت کنند. این دو، نه خلافکار دیگر را نیز - که هر یک در زمینه ای
تخصص دارد - استخدام می کنند تا در اجرای این نقشه کمک شان کنند...سودربرگ تصمیم گرفت به سینمای محبوبش ادای دین کند و در عین حال دل کمپانی های هالیوودی را به دست بیاورد. او تا جایی که توانسته، از مکان های شیک و خوردنی ها و پوشیدنی های چشم نواز استفاده کرده و در عین حال حواس اش بوده که از مهم ترین دارایی فیلمش (ستارگان آن) به بهترین شکل استفاده کند. دنباله ها: دوازده یار اوشن (سودربرگ، 2004) و سیزده یار اوشن (سودربرگ 2007).
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
«رابرت کلیتن دین» (اسمیت)، پدری مهربان، همسری وفادار و وکیل دادگستری، به فروشگاه می رود تا برای همسرش هدیه ای بخرد. اما خودش نمی داند که در ساک خریدش، نواری ویدئویی انداخته اند که قتل اخیر سناتوری امریکایی را به دست «توماس رنولدز» (وویت)، یکی از مأموران فاسد و رده بالای سازمان امنیت آن کشور، نشان می دهد. دیری نمی گذرد که «رنولدز» به تعقیب «دین» می پردازد تا نوار را به چنگ آورد. این فیلم درباره سازمان NSA ساخته شده که مربوط به امنیت داخلی آمریکاست و بودجه و نیروی انسانی آن چندین برابر CIA در نظر گرفته می شود. ان اس ای سازمانی است که بصورت قانونی بر کوچکترین جزئیات زندگی مردم در آمریکا نظارت می کند.
ژانر: درام علمی تخیلی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
«پرات» (اسپیسی)، مردی را که مدعی است از سیاره ی «کی - پکس» به کره ی زمین آمده، پس از یک حادثه ی جیب بری در ایستگاه بزرگ قطار نیویورک، تحویل بیمارستان روانی دولتی می دهند و «دکتر مارک پونل» (بریجز) وظیفه ی مراقبت از او را به عهده می گیرد... شرح فیلم: بر مبنای رمانی پرفروش نوشته ی جین بروئر. کی- پکس فیلم جذابی است درباره ی دروغ هایی که ممکن است حقیقی جلوه کنند و درباره ی آدم هایی که این دروغ ها را باور می کنند. یکی از دلایل جذابیت فیلم، بی شک بازی اسپیسی و بریجز است و در این بین، اسپیسی خود را برتر نشان می دهد.
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
فیلم ایستوود در واقع متشکل از سه داستان مجزاست که هرکدام از آنها در یک کشور متفاوت رخ می دهد. ایستوود مثل یک استاد بافنده ی ماهر، سه داستان متفاوت از زندگی های آدم هایی را که مرگ به نحوی روی آنها تأثیر گذاشته، درهم می بافد. گرچه گهگاه درزهای کوچکی دراین فرشینه ی زیبا دیده می شود اما این را باید به حساب جذاب تر بودن یکی از این سه داستان در قیاس با آن دو داستان دیگر گذاشت. در واقع، این مت دیمون است که همه ی توجهات را به کاراکتر نمایشی خود جلب می کند و طبیعتا تا زمانی که فیلم قصه ی این کاراکتر را دنبال می کند. در اوج جذابیت و گیرایی است.
دیمون در فیلم آخرت در قالب جورج لونگان ظاهر می شود. جورج در شهر سن فرانسیسکو زندگی می کند و کارگر کارخانه است. این مرد جوان می توانست کسب و کار به مراتب پررونق تری برای خود به راه بیندازد. جورج این توانایی استثنایی را دارد که با مردگان حرف بزند. برادر جورج معتقد است که این یک «موهبت » الهی است که به جورج اعطا شده و وی باید از این «موهبت» پول دربیاورد.اما جورج که دوست دارد یک زندگی عادی داشته باشد،توانایی حرف زدن با مردگان را یک «نفرین» برای خودش تلقی می کند واصلا دوست ندارد که از این راه پول دربیاورد.سپس شاهد شکل گیری رابطه ای بین جورج و دختری به اسم ملانی (برایس دالاس هاوارد)هستیم. این رابطه به نظر خیلی امیدوارکننده است اما زمانی که ملانی پی به توانایی جورج در صحبت کردن با مردگان می برد، وضعیت کاملا عوض می شود.
داستان دوم، داستان زندگی مری للی (سیسیل دوفرانس)است.مری که مجری خبر تلویزیون در پاریس است .در زمان سونامی معروف سال 2004 در اندونزی به همراه مرد متأهلی مشغول گذراندن تعطیلات بود.مری از این حادثه جان سالم به در برد اما او برای لحظاتی مرگ را تجربه کرد. مری حالا تحت تأثیر تصاویر و اصواتی که «پس از مرگ» دیده به آدم دیگری مبدل شده .او از کار خود مرخصی می گیرد و مشغول بررسی و تحقیق درباره ی تجربیات دیگر آدم هایی می شود که آخرت را به نحوی دیده یا لمس کرده اند. مری تصمیم می گیرد که ماحصل تجربیات شخصی و مطالعات خود را درباره ی زندگی پس از مرگ منتشر کند اما پی می برد که هیچ ناشری حاضر به چاپ چنین کتابی نیست.
داستان سوم در انگلستان رخ می دهد. مارکوس و جیسون (فرانکی و جورج مک لارن) برادرهای دو قلویی هستند که سعی دارند خانواده ای خود را از نابودی نجات دهند. مادر جیسون و مارکوس معتاد به مواد مخدر است و بچه ها سعی دارند او را مداوا کنند. اما یکی از روزها، جیسون به هنگام تهیه ی داروهای مورد نیاز مادرش در خیابان تصادف می کند و می میرد.این قضیه تأثیر عمیقی روی مارکوس می گذارد. مارکوس احساس می کند که حتما باید با روح برادر مرده اش تماس برقرار کند و همین نیاز باعث میشود تا او قربانی آدم هایی شیاد و کلاهبرداری شود که داعیه ی برقراری ارتباط با مردگان را دارند.
آخرت گرچه یک موضوع «مذهبی» را در کانون توجه خود قرار داده اما مطلقا یک فیلم مذهبی خاص نیست؛ فیلم به اصطلاح خودمان «معناگرا» است.ما می توانیم به مذاهب مختلفی تعلق داشته باشیم.اما دلمشغول مقوله ی زندگی پس از مرگ نیز باشیم.فیلم عملا در حیطه ی هستی شناختی گام برمی دارد. جذابیت اصلی فیلم در این است که ببینیم هریک از این سه کاراکتر چگونه با مقوله ی مرگ ارتباط برقرار می کند و مرگ چه تأثیری در زندگی آنها دارد.
آخرت بازی های عالی ای از بازیگران اصلی اش دارد. تماشای مت دیمون دراین نقش آرام و متفکرانه و مقایسه ی آن با بازی وی در نقش پرشر وشور جیسون بورن، قدرت های این بازیگر را بیش از پیش عیان می کند. سکانس سونامی فیلم گرچه کامپیوتری است اما خیلی خوب از کار درآمده و این حس را به تماشاگر می دهد که انگار خودش وسط این فاجعه گیر کرده است.این سکانس در عین حال استعاره ای است از زیر و رو شدن آتی مری از حیث روحی و احساسی و البته حتی دراین صحنه های اکشن ،باز رویکرد آرام و بی شتاب ایستوود قابل ملاحظه است. این رویکرد آرام و صبورانه را ،که طبیعتاً به مذاق تماشاگران قدیمی سینما بیشتر خوش می آید، در نوع روایت فیلم نیز مشاهده می کنیم. نکته ی دیگر اینکه بیست درصد دیالوگ های آخرت به زبان فرانسوی است واین از معدود مواردی است که دریک فیلم آمریکایی شاهدیم که کاراکترهای فرانسوی زبان در کشورخودشان به زبان فرانسوی حرف می زنند! ونهایتا این آرامش هری خبیث هم در نوع خودش خیلی جالب است؛ یا نه؟
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
«جان پاپاس» (پاچینو)، شهردار محبوب نیویورک، خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری می کند. اما هنگامی که طی ماجرایی یک کارآگاه پلیس، یک گنگستر و یک پسر بچه ی شش ساله ی بی گناه کشته می شوند، زیر فشار افکار عمومی قرار می گیرد. «پاپاس» از معاونش «کوین» (کیوساک) می خواهد قضایا را دنبال و حل کند... فیلم نامه ای کار پل شریدر، بوگلدمن، نیکلاس پیلگی و معاون شهردار سابق، کن لیپر، به فیلمی خسته کننده و کسالت بار از رابطه ی مرید و مرادی تبدیل می شود که در پایان رو به روی هم می ایستند. البته مایه های اخلاقی «قدرت زیاد فساد می آورد» و «فساد با تلنگری فرو می ریزد» هم در فیلم حضوری پر رنگ دارند که لابد برای تماشاگر عامی امریکایی قابل فهم و هشدار دهنده اند!
ژانر: تاریخی حادثه ای درام جنگی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
ژاپن، قرن شانزدهم. «هیدتورا ایچی مونجی» (اکادایی)، حاکم هفتاد ساله ی سه قصر در ناحیه ی اونو، پس از سال ها حکومت مستبدانه تصمیم می گیرد از مقام ریاست خاندان خود کنار رود و حکومت را بین سه پسرش تقسیم کند. در این آخرالزمان کوروساوا، شخصیت ها در دردها و رنج های خود تنها و منفرد هستند. تقدیرگرایی همیشگی استاد نیز در این فیلم به بدبینانه ترین شکل ممکن وجود دارد. موسیقی توروتاکه میتسو درخشان و حیرت انگیز است و بحث بر سر این که فیلم اقتباسی از شاه لیر ویلیام شکسپیر است، کم اهمیت می نماید.
ژانر: حادثه ای ماجرایی علمی تخیلی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
فیلم با حمله غیرمنتظره دشمنان به زمین و به خطر افتادن امنیت جهانی شروع می شود. پس از این Nick Fury، رئیس سازمان حافظ صلح بین الملل ( SHIELD ) دستور تشکیل تیمی خبره برای مبارزه با دشمنان را می دهد. در پی این اتفاق ابر قهرمانان دور هم جمع می شوند…
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
سالها است که گروهی کوچک با نام سپاهیان فانوس سبز وظیفه دارند تا صلح و تعادل را در بین دنیاهای مختلف برقرار کنند. افراد این گروه با استفاده از حلقه های سبزی که در اختیار دارند به قدرت های ویژه ای دست پیدا می کنند که از آن برای مقابله با نیروهای شیطانی و شرور بهره می گیرند. اما با ظهور یک دشمن جدید به نام «پارالاکس» این سپاهیان سبز دچار مشکلی بزرگ می شوند. پارالاکس دارای قدرتی زیاد است و افراد فانوس نمی توانند در برابر او مقاومت کنند و روز به روز از قدرتشان کاسته می شود. در این بین یکی از افراد فانوس سبز انسانی را پیدا می کنند به نام «هال جوردن»، که به نظر می رسد توانایی های روحی او کلید پیروزی بر تاریکی و شرارت پارالاکس است. اما جوردن تا آستانه ی پیوستن به فانوس های سبز و در دست گرفتن قدرت یک حلقه راه زیادی در پیش دارد. به زودی جوردن باید با شرورترین نیروی هستی به مبارزه برخیزد و سرنوشت دنیاها را رقم بزند……!
ژانر: ترسناک حادثه ای علمی تخیلی
کارگردان:
بازیگران:
خلاصه داستان:
در درون یک سفینه ی فضایی دو فضانورد در اتاقی از خواب بیدار می شوند . در حالی که هیچ چیز را به خاطر نمی آورند. اینکه ماموریتشان چه بوده و چه اتفاقی برای بقیه رخ داده است. آنها برای پیدا کردن آنچه رخ داده است شروع به جستجو در فضا پیما می کنند. کم کم آنها متوجه می شوند که باید اتفاق وحشتناکی رخ داده باشد زیرا جسدهایی مت شده پیدا می کنند و آنها متوجه می شوند که در سفینه تنها نیستند و موجودی ناشناس نیز با آنها همراه است و …